محل تبلیغات شما

(عقلش پاره سنگ برمی داره)

(یا عقلش گِرده)

آن قدیمها سر کوچه های محل چند تا جوان لاتولوت اونم از بیکاری دور هم جمع می شدند وبرای دخترها وزنهای محل مزاحمت ایجاد می کردند(متلک میگفتند)البته اگر جاهل کلاه مخملی بودن حرفی نبود چون قدیمها اون جاهل ها شرف داشتند ومزاحمتی برای کسی ایجاد نمی کردند؛حتی از ناموس خودشون ومردم محل یا حتی غریبه هم بود دفاع می کردند.ولی این علافهای سرکوچۀ ما ازاین سوسولهای افاده ای بودند وازخودشون ادا اطواردرمی آوردند وهمه را سرکارمی گذاشتند ودست آخر بهش می خندیدند؛ براشون زن ومرد ،دختریا پسر فرقی نمی کرد.به قول معروف(عقل که نباشه جون درعذاب)ولی یکی ازاونها به قول خودشون(بی کله است یا عقلش پس کله شه) خیلی قول چماقه همچین که یه اسب بزرگو رو قلن دوشش(روی کولش) میگذاره وبرای زهره چشم گرفتن از بقیه 2 دور، دور خودش می چرخونه و.خلاصه که اون از همه اشان بدتر هست.

یکروزکه ما طبق معمول تو خونه نشسته بودیم وداشتیم استراحت می کردیم ؛یهو یه صدائی از تو کوچه شنیدیم انگار چند نفرداشتند با هم دعوا می کردند.منو مادر وبرادرم سریع از خونه زدیم بیرون که ببینیم چه خبر؛بله .علی گاو کش مرد بی کله محل بود وداشت یه جوان غریبه رو به باد کتک می گرفت .بنده خدا چنان لتو پار شده بود که نگو نپرس.

اینجور که از بقیه شنیدیم می گفتند: این جوان مال محلۀ بالائی هست و اومد که حالی از دوستش که تو محلۀ ماست بپرسه .که بنده خدا گیر این نامرد افتاده .آخه جونه هم غد بوده وحاضر جوابی کرده.

علی گفته: شما کی باشین؟اینجا چیکارمیکنی؟!.

جونه هم گفته:خودتو کی هستی؟!.مفتشی،داروغه ای یا فضول محل.

که یکهو علی با کله میزنه تو کلۀ یارو ودعوا بین آنها سر میگیره وبچه محلا هم میان به کمک علی وبنده خدا رو(تا می خوره میزننش) و.هرکسی هم که می خواسته اونارو ازهم سوا کنه یه کتک مفصلی هم نوش جان می کرده.بعد از یک ربع درگیری سخت بین آنها سرو کلۀ پلیسها پیداشون میشه و اونارو به کلانتری محل برای باز جوئی می برندومعلوم میشه که مقصر اصلی علی بوده وپلیس هم گفته برای رضایت طرف باید یک شب تو پاسگاه بازداشت بشه وجریمۀ نقدی کلانی هم به طرف بده و.بنده خدا خانوادۀ علی هم جریمه را پداخت کردند وپسرشان را از زندان رفتن نجات دادند.وقتی به محل برگشت دوستانش دوره اش کردند و گفتند:بنده خدا اگرمی افتادی زندان که(فا تحه ات خونده بود)،خدا راشکر کن که نرفتی زندان وگرنه(می بردنت اونجائی که عرب نی بیاندازد)خلاصه که شانس آوردی آخه مرد گنده این چه کاری بود که کردی؟ بجای اینکه به اینو اون گیربدی بشین گوشۀ خونه ات .اگه حوصله ات هم سررفت با دوستات برو گردش یا نه نمی خوای برو زورخونه ورزش کن .ازقدیم گفتن:(عقل سالم در بدن سالم).یکی دیگه گفت:آخه بنده خدا (خون نکرده )که؟!. فقط خواسته جلوی یه غریبه رو تو محل بگیره.تا بعداً برای اهل محل اتفاقی نیافته بد کرده ؟!.(بنده خدا اومده ثواب کنه کباب شده)؛یکی دیگه گفت:(خدا آخرو عاقبتشو به خیر کنه).

(عروس کِشون وداماد کُشون)

(چگونه دنیا به آخرمی رسد)

همه‌ی ما ارزشمندیم

هم ,محل ,خدا ,علی ,بنده ,تو ,بنده خدا ,می کردند ,یا عقلش ,از بقیه ,بی کله

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش و آنالیز در نرم افزار ماکسول (بر پایه المان محدود) مشاهیر و شخصیت های دزفول ewoxemru klanunresas cunstusacco ایران هتل آنلاین فروش و آموزش نرم افزار هلو داستان های پندآموز.داستان قرآنی.داستان مذهبی.داستان های کوتاه جذاب و خواندنی،داستان.داستان واقعی فروشگاه اینترنتی اول مارکت Doris's page